part80

تهیونگ: بیا این قرص رو بخور
ا/ت: ممنون
تهیونگ: بیا بخواب این رو میزارم رو پیشونیت
ا/ت: تهیونگ
تهیونگ: جانم
ا/ت: برو نیا
تهیونگ: چرا کار بدی کردم؟
ا/ت: نه فقط نمیخوام مریض بشی
تهیونگ: من تورو ترک کنم برم تو اتاق خودم فقط بخاطر اینکه مریض نشم دیوونه ای؟
ا/ت: واقعا نمیخوام مریض بشی
تهیونگ: نگران خودت باش بلند شو بریم دکتر
ا/ت: نه نمیخوام
تهیونگ: زنگ میزنم دکتر الان بیاد
ا/ت: باشه
تهیونگ: من یکم با آب سرد بدنتو خیس میکنم یکم تبت بیاد پایین
میشه لباستو در بیاری
ا/ت:باشه
تق تق تق
تهیونگ: صبر کن میرم درو باز کنم
جونهو: تهیونگ ا/ت خوبه؟
تهیونگ:زنگ زدم دکتر بیاد و فرنی و سوپ هم براش سفارش دادم
جونهو: میتونم ببینمش
تهیونگ: عمو الان وقتش نیست
جونهو: باشه
رینا: تهیونگ خاله دکتر اومد
تهیونگ: بهش بگو بیاد اینجا
👨🏻‍⚕️: سلام
تهیونگ: سلام

چند دقیقه بعد
دکتر از اتاق ا/ت بیرون اومد
تهیونگ: حالش خوبه؟
👨🏻‍⚕️: کمبود وزن خیلی شدید خیلی وزن کم کرده بخاطر همین مریض شده یه سرم بهش زدم یکم اروم بشه و فقط باید استراحت کنه کار هم نباید انجام بده و غذا بخوره
تهیونگ: چشم ممنون
👨🏻‍⚕️: این هم قرص هاش
تهیونگ: ممنون
دکتر رفت
تهیونگ: ا/ت حالش خوبه من امشب کنارشم شما برید بخوابید
رفتم تو اتاق ا/ت
تهیونگ: بهتر شدی؟
ا/ت: آره
تهیونگ: خب الان باید یه چیزی بخوری
ا/ت:نمیتونم
تهیونگ: خودت رو ببین شدی یه پوست فقط روی استخوان پس باید بخوری خودم بهت میدم دهنتو باز کنی
ا/ت: 😮
تهیونگ: ا/ت
ا/ت: اگر بخوای از هیون سوال کنی برو بیرون
تهیونگ: نه میخواستم بگم نظرت درمورد یه سفر دو نفره چیه؟
ا/ت: نه حوصله ندارم
تهیونگ: خوش میگذره با ماشین میریم
ا/ت: کجا؟
تهیونگ: اگر دوست داشته باشی میریم پیش مامانت نمیخوای منو بهش معرفی کنی؟
ا/ت: باشه
تهیونگ: پس من وسایلتو جمع میکنم فردا صبح بریم
ا/ت: این همه عجله برای چیه؟
تهیونگ: خب تو شرکت این روز ها کار ندارم یک هفته بریم پیش مامانت هفته بعدی خیلی کار دارم
ا/ت: باشه
تهیونگ: چمدونت کجاست؟
ا/ت: بالای اون کمده؟
تهیونگ: تو خوابت میاد بخواب من وسایلتو جمع میکنم
ا/ت:باشه
تق تق تق
ا/ت: کیه؟
جونهو: منم
ا/ت: بیا داخل
جونهو: خوبی؟
ا/ت: آره
تهیونگ: من میرم شما باهم حرف بزنید
جونهو: نه نه بمون ا/ت من اگر امشب باهات حرف نمیزدم از عذاب وجدان میمردم
ا/ت: چیزی شده؟
جونهو: بخاطر چند روز پیش میگم من خیلی رفتار بدی باهات داشتم میدونم نباید اینکار رو میکردم
ا/ت: بابا کار منم اشتباه بوده من باید به شما میگفتم
جونهو: من اجازه ندادم توضیح بدی عصبانی بودم خیلی ببخشید
ا/ت: بابا اصلا من ناراحت نیستم ولی وقتی گفتی من دخترت نیستم ناراحت شدم
جونهو: گفتم که دست خودم نبود واقعا عصبانی بودم...
دیدگاه ها (۳۰)

part81

part82

part79

part78

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط